جنگ نرم
مقدمه:
همانطور كه ميدانيد يكي از شيوه هاي جنگ ، جنگ نرم است كه يكي از شاخه هاي آن جنگهاي رواني ميباشد.در جنگ نرم به جاي آلات جنگي متعارف همانند توپ تانك از ابزراهاي فرهنگي با تاثير بالا بر فكر و انديشه و احساسات افراد بهره گرفته ميشود.
با نگاهي به جريان شناسي جنگ نرم مي توان گفت كه اين شيوه جنگي، از ديرباز مورد استفاده قرار گرفته و همواره از سوي انسان ها در جنگ ها به عنوان يك ساز و كار موثر مورد توجه بوده است. تنها تفاوتي كه مي توان در ميان جنگ هاي نرم در دوران گذشته و عصر معاصر يافت، تفاوت در ابزارها و روشهاي آن است و اصولا بهره گيري از هر نوع ابزاري در جنگ نرم بر اين پايه و محور قرار مي گيرد كه بر انديشه و احساسات مخاطب تاثيرگذاشته و او را مرعوب خود سازد و بي آن كه واكنشي از خود نشان دهد، تسليم دشمن شده و يا در مسير خواسته هاي او گام بردارد.
جنگ نرم چيست:جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسياري در علوم سياسي و نظامي است. در علوم نظامي از واژه هايي مانند جنگ رواني يا عمليات رواني و در علوم سياسي از واژه هايي چون براندازي نرم، تهديد نرم، انقلاب مخملين و اخيرا به واژه انقلاب رنگين براي تبيين اين اصطلاح استفاده ميشود.
گاهي به جاي جنگ از واژه هاي تهديد يا قدرت نيز استفاده مي شود، ولي در نهايت هر دوبه يك مفهوم ختم مي شوند. نظريه جنگ نرم طي دهه هاي اخير وارد ادبيات سياسي شده است و “ژوزف ناي” از انديشمندان معاصر معتقد است، مبناي قدرت سخت يا جنگ سخت بر “اجبار” و مبناي قدرت نرم بر “اقناع” است، او برخلاف بعضي از صاحب نظران، اقتصاد و ديپلماسي را در زيرمجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام مي برد.
در تمامي اصطلاحات بالا هدف مشترك تحميل اراده گروهي بر گروه ديگر بدون استفاده از راه هاي نظامي است. اما از آنجا كه در مورد گستردگي و حوزه فعاليت هر كدام اتفاق نظر وجود ندارد؛ اشاره كوتاهي به هر كدام از واژه هاي مذكور و سابقه تاريخي آنها خواهيم داشت.
مبناي قدرت سخت يا جنگ سخت بر “اجبار” و مبناي قدرت نرم بر “اقناع” است.
جنگ رواني، جنگ نرم:جنگ رواني پيشينه اي بسيار طولاني دارد؛ چرا كه انسانها براي تحت تأثير قرار دادن طرف مقابل به شيوهها و ترفندهايي متوسل ميشدند، اما اصطلاح جنگ رواني در جنگ جهاني دوم در آمريكا و اروپا رواج يافت.
فولر، مورخ و تحليلگر نظامي بريتانيايي اولين كسي بود كه اصطلاح جنگ رواني را در سال ???? به كار برد. در آن زمان استفاده فولر از واژه جنگ رواني در محافل نظامي و علمي بريتانيا و آمريكا توجه چنداني را به خود جلب نكرد. در ژانويه ???? با انتشار مقاله اي با عنوان “جنگ رواني و چگونگي به راه اندازي آن” اين اصطلاح براي اولين بار وارد ادبيات آمريكا شد. بر اين اساس “جنگ رواني را بايد استفاده از هر نوع وسيله اي به منظور تاثير گذاري بر روحيه و رفتار يك گروه با هدف نظامي مشخص معنا كرد”. در پايان جنگ جهاني دوم اين اصطلاح به “فرهنگ لغت وبستر” وارد شد و بخشي از عبارت پردازيهاي سياسي و نظامي آن زمان را تشكيل داد.
در سال ???? يعني تنها يكسال پس از پايان جنگ جهاني دوم “ترومن”، رئيس جمهور وقت آمريكا به منظور كسب آمادگي براي اجراي جنگرواني در كره پروژهاي با عنوان “نبرد حقيقت” را با بودجهاي معادل ???ميليون دلار تصويب كرد. ارتش آمريكا اداره و رياست جنگ رواني را به عنوان بخش ستادي ويژه ايجاد كرد و در كنار واحدهاي رزمي، واحدهاي جنگرواني گستردهاي را با استفاده از تجربيات جنگجهاني دوم تشكيل داد. از آنزمان تاكنون، سازمانها و واحدهاي رواني ـ تبليغاتي آمريكا با توسعهاي روزافزون همواره به عنوان يكي از بازوهاي اصلي آن كشور در جنگ و صلح عمل كردهاند.
براندازي نرم، تهديد نرم، انقلاب مخملين، انقلاب رنگين:در سال هاي پاياني جنگ سرد، اولين پروژه براندازي نرم در لهستان و با رهبري “لخ والسا” در جنبش كارگري اين كشور در سال ???? تحقق يافت و با فروپاشي شوروي و يوگسلاوي و چند كشور ديگر اروپاي شرقي براندازي نرم به مسئله جديدي در حوزه قدرت و امنيت تبديل شد.
نرم افزار خواندن و شمردن:استعمارگران از براندازي حكومت ها در يوگسلاوي، گرجستان، اوكراين، قرقيزستان و امثال آن با عنوان انقلاب هاي رنگي، به جاي واژه خشن جنگ نرم ياد مي نمايند.
انقلاب هاي مخملي يا “انقلاب هاي رنگي” و “گلي” از شيوه هاي براندازي نرم است كه نوعي دگرگوني و جابجايي قدرت به همراه مبارزه منفي و نافرماني مدني را شامل ميشود. انقلاب هاي رنگي و مخملي در جوامع پسا كمونيستي در اروپاي مركزي، شرقي و آسياي مركزي اتفاق افتاد. اين واژه براي نخستين بار از سوي “والسلاوهادل” رئيس جمهور پيشين چك كه در آن زمان رهبر مخالفان چكسلواكي سابق بود، وارد ادبيات سياسي شد. مخالفان حكومت در چكسلواكي با انجام سلسله اقدامات مرتبط و زنجيرهاي در طي يك دوره شش هفتهاي از ?? نوامبر تا ?? دسامبر ???? در اين كشور موفق به نوعي دگرگوني و جابجايي قدرت شدند. اين پديده سپس به شكل زنجيرهاي در صربستان طي دو مرحله ???? – ???? ، گرجستان ???? ، اوكراين ???? و قرقيزستان ???? ادامه يافت.
به طور كلي اهداف آمريكا از سازماندهي انقلاب هاي رنگين در كشورهاي هدف را در چارچوب حوزههاي زير ميتوان بررسي كرد:– تسلط بر مناطق ژئوپلتيكي و ژئواستراستژيكي
– كنترل شريان انتقال انرژي و جلوگيري از تسليحاتي شدن آن
– حذف و يا مهار نظام هاي مخالف در برابر نظام آمريكا
– ممانعت از ايجاد اتحاديه هاي نظامي و امنيتي در آسيا، خاورميانه و آسياي مركزي
– همسو كردن كشورهاي هدف با سياست هاي آمريكا
– فرصت سازي اقتصادي براي آمريكا
مهار بيداري اسلامي:جورج سوروس ، رئيس بنياد سوروس سرمايه دار بزرگ آمريكايي يا به عبارتي ميلياردر يهودي آمريكايي يكي از معماران اصلي انقلاب مخملين گرجستان در گفتگويي با روزنامه لس آنجلس تايمز اظهار داشت كه : تمايل دارد سناريوي گرجستان در كشورهاي آسياي مركزي يعني تاجيكستان، ازبكستان، قرقيزستان و تركمنستان تكرار شود.
شركتكنندگان انقلابهاي رنگين اغلب از مقاومت مسالمتآميز با هدف اعتراض عليه دولتهاي غيرهمسو با آمريكا و حمايت از دمكراسي، ليبراليسم و استقلال ملي استفاده كردهاند و معمولاً يك رنگ يا گل خاصي را به عنوان سمبل و نشانه خود برگزيدهاند. اعتراضهاي صورت گرفته و نقش مهمي كه سازمانهاي غيردولتي به ويژه سازمانهاي فعال دانشجويي در سازماندهي مقاومت مسالمتآميز ايفا ميكنند، اين رويدادها را برجستهتر نشان ميدهد.
جنگ رواني پيشينه اي بسيار طولاني دارد؛ چرا كه انسانها براي تحت تأثير قرار دادن طرف مقابل به شيوهها و ترفندهايي متوسل ميشدند، اما اصطلاح جنگ رواني در جنگ جهاني دوم در آمريكا و اروپا رواج يافت.
اهداف اجرايي از جنگ نرم:همان طور كه اشاره شد، جنگ روانى جديد عملى سازمان يافته و برنامه ريزى شده پديده اى هميشگى و پيوسته است كه اختصاص به مقطع زمانى خاصى ندارد. با توجه به اين مسأله مى توان اهداف جنگ روانى را در يك تقسيم بندى به اهداف سياسى و اهداف نظامى و در تقسيم بندى ديگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژيكى و مقاصد تاكتيكى تقسيم نمود.
با توجه به اين كه ماهيت اصلى عمليات روانى به اعتراف خود آمريكايى ها عبارت است از تلاش براى تأثيرگذارى بر افكار، احساسات و تمايلات گروه هاى دوست، دشمن يا بى طرف مى توان تا حدودى به برخى از مهمترين اهداف جنگ روانى پى برد:– تأثيرگذارى شديد بر افكار عمومى جامعه مورد هدف از راه طرح جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع رسانى هدفمند و كنترل شده كه نظام سلطه همواره از اين روش براى پيشبرد اهداف خود سود جسته است و البته موفقيت هايى هم در اين زمينه داشته است.
– ترساندن از مرگ يا فقر يا قدرت خارجى سركوبگر و پس از آن دعوت به تسليم از راه پخش شايعات و دامن زدن به آن براى ايجاد جو بى اعتمادى و ناامنى روانى.
جنگ نرم:– اختلاف افكنى در صفوف مردم و برانگيختن اختلاف ميان مقام هاى نظامى و سياسى كشور مورد نظر در راستاى تجزيه سياسى كشور.
– اشاعه بذر يأس و نوميدى درميان مردم و بويژه نسل جوان به منظور بى تفاوت كردن آنها نسبت به كشور خود و تحولات احتمالى آتى.
– كاهش روحيه و كارآيى رزمى ( در زمان جنگ نظامى).
– ايجاد اختلال در سامانه هاى كنترلى و ارتباطى كشور هدف.
– تبليغات سياه (با هدف براندازى و آشوب) به وسيله شايعه پراكنى، پخش تصاوير مستهجن ، جوسازى از راه پخش شب نامه ها و …
– تقويت نارضايتى هاى ملت به دليل مسائل مذهبى، قومى، سياسى و اجتماعى نسبت به دولت خود به طورى كه در مواقع حساس اين نارضايتى ها زمينه تجزيه كشور را فراهم كند.
– تلاش براى بحرانى و حاد نشان دادن اوضاع كشور از راه ارائه اخبار نادرست و نيز تحليل هاى نادرست و اغراق آميز كه مقام معظم رهبرى نيز در ديدار اخير اعضاى مجلس خبرگان با ايشان به آن اشاره داشته و آن را در راستاى خط تهاجمى دشمن توصيف كردند.
جمع بندي:با توجه به تمام مطالبى كه گفته شد، ضرورت مقابله جدى با جنگ روانى دشمن به شيوه هاى سخت افزارى و نرم افزارى بر كسى پوشيده نمى ماند. اما در اين ميان وحدت استراتژيك تمام نهادهاى كشور براى پاسداشت تماميت ارضى نيز مقدمه اى لازم براى خنثى كردن جنگ روانى دشمنان است.
- سه شنبه ۰۴ اردیبهشت ۹۷ ۱۱:۳۰
- ۱۳۱ بازديد
- ۰ نظر